English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (483 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dromond U کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
capital ship U کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
war material U وسایل جنگی
camouflage U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U پنهان کردن وسایل جنگی
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
camouflaging U پنهان کردن وسایل جنگی
warlike U وسایل جنگی مربوط به جنگ
camouflages U پنهان کردن وسایل جنگی
merchantman U کشتی بازرگانی
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
master mariner U ناخدای کشتی بازرگانی
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
battleships U کشتی جنگی
navies U کشتی جنگی
navy U کشتی جنگی
battleship U کشتی جنگی
combatant vessel U کشتی جنگی
war vessel U کشتی جنگی
war ship U کشتی جنگی
polacca U کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
longboat U بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
polacre U کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
armement U مهمات کشتی جنگی
ship of the line U کشتی جنگی بزرگ
man of war U کشتی جنگی رزمناو
supercargo U مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
composite defense U دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
ward room U اطاق افسران در کشتی جنگی
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
galleon U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleons U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
deck load U وسایل روی پل کشتی
judo U فن دفاع بدون اسلحه ژاپونی کشتی جودو
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
prizing U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
hush ship U کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
letter of marque U پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
imperial institute U بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
universal receiver U گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
in self defence U برای دفاع
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
an e. battle U جنگی که برای دو طرف یکسان است
back checker U بازگشته برای دفاع
cheated U موضعگیری برای دفاع
cheats U موضعگیری برای دفاع
cheat U موضعگیری برای دفاع
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
lateener U کشتی دارای بادبان سه گوش
bilgy U دارای بوی گنداب کشتی
lateen sail U کشتی دارای بادبان سه گوش
stern wheeler U کشتی دارای پروانه درعقب
to stand in the gap U برای دفاع اماده بودن
in defence of somebody [something] U برای دفاع از کسی [چیزی]
on guard U اماده برای دفاع باشید
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
spondee U وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
tedradynamous U دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
an idiomatic experssion U عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
tonner U کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
ketches U کشتی دارای بادبان جلو و عقب
ketch U کشتی دارای بادبان جلو و عقب
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
high lift device U وسایل برای زیاد
slip rope U مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
generic U که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
Queen Mother U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
sloe gin U عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
Queen Mothers U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
pork pies U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
lagate a latere U نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
oxer U اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
pork pie U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
ox fence U اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
club car U واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
interfaces U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
MIMD U معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
bent U اسم رمز برای خرابی وسایل
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
double-faced U فرش های دو رو [فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
gamy U دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
trapped U زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
biddable U دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
gamey U دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
sync U حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync U بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
equipment U وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
path [corridor] for emergency vehicles U راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
small computer systems interface U واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
buffering U استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
How can you ask? U این باید واضح باشد برای تو
boat train U [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
imperialism U سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
to have stood the test of time U برای مدت زیاد دوام آورده باشد
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
voyage charter U اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
jettisons U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
hermaprodite U کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
ssquare rig U کشتی دکل دار دارای بادبان خم شده بطرف دکل
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
pestiferously U چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
self- U برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1incentive
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com